همافزایی TDCS با سایر روشهای درمانی برای اثربخشی بیشتر
در دنیای مدرن سلامت روان، رویکرد درمانی “یک اندازه برای همه” دیگر کارایی ندارد. اختلالات روانی و عصبی اغلب پیچیدگیهای چندوجهی دارند که نیازمند ترکیبی از روشهای درمانی برای دستیابی به بهترین نتیجه است. در مرکز ققنوس، ما بر این باوریم که تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (TDCS) نه تنها یک درمان مستقل قدرتمند است، بلکه یک کاتالیزور فوقالعاده برای افزایش اثربخشی سایر روشها نیز محسوب میشود. در این مقاله به بررسی چگونگی همافزایی TDCS با روشهای درمانی دیگر میپردازیم.
TDCSو رواندرمانی : تقویت ارتباطات ذهنی
رواندرمانی، به ویژه درمان شناختی-رفتاری (CBT)، بر تغییر الگوهای فکری و رفتاری ناکارآمد تمرکز دارد. این فرآیند نیازمند انعطافپذیری شناختی و توانایی یادگیری مهارتهای جدید است. TDCS میتواند این فرآیند را به طور چشمگیری تسهیل کند.
تقویت نوروپلاستیسیته: همانطور که پیشتر توضیح داده شد، TDCS با افزایش فعالیت در نواحی خاصی از مغز، نوروپلاستیسیته را تقویت میکند. این بدان معناست که مغز آمادهتر برای ایجاد ارتباطات عصبی جدید است.
تسریع فرآیند یادگیری: زمانی که فرد در حال شرکت در جلسات رواندرمانی است، مغز او در حال یادگیری مهارتهای جدید مانند بازسازی شناختی (Cognitive restructuring) و حل مسئله است. ترکیب TDCS با این جلسات میتواند فرآیند یادگیری را تسریع بخشد و به بیمار کمک کند تا تکنیکهای درمانی را سریعتر و مؤثرتر در زندگی روزمره خود به کار گیرد.
کاهش مقاومت به درمان: در برخی موارد، افسردگی شدید یا اضطراب مزمن، توانایی فرد برای مشارکت فعال در رواندرمانی را کاهش میدهد. TDCS با کاهش علائم، بیمار را به حالت ذهنی بهتری میرساند که او را برای پذیرش و استفاده از رواندرمانی آمادهتر میسازد.
TDCS و نوروفیدبک: بهینهسازی فعالیت مغز
نوروفیدبک یک روش درمانی است که به افراد آموزش میدهد تا فعالیت امواج مغزی خود را به صورت آگاهانه تغییر دهند. این روش با استفاده از حسگرهایی که روی سر قرار میگیرند، فعالیت الکتریکی مغز (EEG) را اندازهگیری کرده و در قالب یک بازی یا ویدئو به بیمار نمایش میدهد. هدف، آموزش به مغز برای تولید الگوهای امواج سالمتر است.
ترکیب هدفمند: TDCS و نوروفیدبک میتوانند به صورت همافزا عمل کنند. TDCS میتواند فعالیت مغز را به یک حالت بهینه برساند و مغز را برای جلسات نوروفیدبک آمادهتر کند. برای مثال، اگر مغز در یک حالت بیش از حد کند باشد، TDCS میتواند آن را فعالتر کرده و سپس نوروفیدبک به مغز آموزش میدهد که چگونه این حالت فعال را حفظ کند.
نتایج پایدارتر: این ترکیب میتواند نتایج ماندگارتری به ارمغان آورد، زیرا TDCS تغییرات کوتاهمدت را ایجاد میکند و نوروفیدبک به مغز یاد میدهد که چگونه این تغییرات را به صورت طولانیمدت تثبیت کند.
TDCS و دارودرمانی: یک مکمل قدرتمند
در بسیاری از موارد، دارودرمانی اولین خط درمان برای اختلالات روانی است. با این حال، همه بیماران به داروها پاسخ مناسبی نمیدهند. TDCS میتواند به عنوان یک مکمل برای افزایش اثربخشی داروها استفاده شود.
کاهش مقاومت به درمان: تحقیقات نشان دادهاند که اضافه کردن TDCS به رژیم دارویی بیمارانی که به داروهای ضدافسردگی پاسخ ندادهاند، میتواند به طور قابل توجهی نرخ پاسخدهی را افزایش دهد. TDCS با تعدیل عملکرد مغز، محیط مناسبی را برای عملکرد بهتر داروها فراهم میکند.
کاهش دوز دارو: در برخی موارد، با بهبود وضعیت بیمار از طریق TDCS، پزشک میتواند دوز دارو را کاهش دهد و به این ترتیب، عوارض جانبی را به حداقل برساند.
چرا رویکرد جامع در مرکز ققنوس مهم است؟
در مرکز ققنوس، ما هر بیمار را یک مورد منحصربهفرد میدانیم و یک برنامه درمانی شخصیسازیشده برای او طراحی میکنیم. این برنامه شامل ارزیابی دقیق، تشخیص صحیح و ترکیبی از روشهای درمانی است.
درمان شخصیسازیشده، بر اساس نیازهای هر فرد، ممکن است ترکیبی از TDCS با CBT برای درمان افسردگی، یا ترکیب TDCS با فیزیوتراپی برای توانبخشی پس از سکته مغزی پیشنهاد شود.
نتیجهگیری:
TDCS یک ابزار شگفتانگیز است که پتانسیل زیادی برای بهبود سلامت روان و توانبخشی دارد. با این حال، پتانسیل واقعی آن زمانی آشکار میشود که به صورت هوشمندانه با سایر روشهای درمانی ترکیب شود. در مرکز ققنوس، ما به این رویکرد جامع اعتقاد داریم و با استفاده از همافزایی TDCS با رواندرمانی، نوروفیدبک و دارودرمانی، به مراجعین خود کمک میکنیم تا به بهترین نتایج درمانی دست یابند و به یک زندگی سالم و پربار بازگردند.
به قلم: دکتر الهام اسمعیلنژاد، نوروتراپیست و روانشناس

دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.