شخصیت و مغز: رازهای نورونها پشت رفتارهای ما
شخصیت، مجموعهای از ویژگیهای پایدار رفتاری، فکری و هیجانی است که هر فرد را از دیگری متمایز میکند. اما چه چیزی شخصیت ما را شکل میدهد؟ سالهاست که دانشمندان در جستجوی پاسخ این سوال هستند و یافتههای نوین علوم اعصاب نشان میدهد که مغز، بهویژه ساختارها و عملکرد نورونها، نقش کلیدی در شکلگیری شخصیت دارد. این مقاله به بررسی رابطه میان شخصیت و مغز میپردازد و رازهای نورونی پشت رفتارهای ما را روشن میکند.
ساختار مغز و ویژگیهای شخصیتی
مغز انسان از بخشهای مختلفی تشکیل شده که هر کدام در کنترل رفتار و هیجان نقش دارند:
• کورتکس پیشپیشانی: مسئول تصمیمگیری، برنامهریزی و کنترل رفتارهای اجتماعی است. تحقیقات نشان میدهد افرادی با فعالیت قویتر در این بخش معمولاً خودکنترلی و وظیفهشناسی بالاتری دارند (DeYoung et al., 2010).
• آمیگدالا: مرکز پردازش هیجان بهویژه ترس و اضطراب است. اندازه و فعالیت آمیگدالا با صفاتی مثل عصبی بودن (نوروتیسیزم) مرتبط است (Phelps & LeDoux, 2005).
• هیپوکامپ: در حافظه و تنظیم استرس نقش دارد و میتواند در شخصیتهای با تواناییهای یادگیری بالا موثر باشد.
نورونها و ارتباطات عصبی
شخصیت ما نتیجه پیچیدهای از نحوه ارتباط و فعالیت میلیونها نورون در مغز است. شبکههای عصبی که اطلاعات را بین بخشهای مختلف مغز منتقل میکنند، نوع پاسخ ما به موقعیتها و شکلگیری عادتها را تعیین میکنند.
مثلاً تحقیقات با استفاده از تصویربرداری مغزی (fMRI) نشان داده افرادی که برونگرا هستند، فعالیت بیشتری در بخشهای مرتبط با پاداش و لذت دارند (Canli et al., 2002).
ژنتیک، محیط و مغز
شخصیت نه تنها تحت تأثیر ساختار مغز بلکه توسط ژنتیک و محیط شکل میگیرد. مطالعات دوقلوها نشان دادهاند که حدود 40-60 درصد از تفاوتهای شخصیتی به عوامل ژنتیکی مرتبط است (Bouchard & McGue, 2003). ژنها میتوانند بر تعداد نورونها، قدرت ارتباطات و نحوه پاسخ مغز به استرس اثر بگذارند.
محیطهای پر استرس یا حمایتکننده نیز میتوانند تغییرات ساختاری در مغز ایجاد کنند که روی شخصیت تأثیر میگذارد. بهعنوان مثال، قرارگیری در شرایط استرس مزمن میتواند باعث کوچک شدن هیپوکامپ شود (McEwen, 2007).
نقش مغز در بیماریهای روانی و تأثیر بر شخصیت
برخی اختلالات روانی مانند اختلال شخصیت مرزی یا افسردگی با تغییرات ساختاری و عملکردی در مغز همراهاند که میتوانند ویژگیهای شخصیتی را دستخوش تغییر کنند.
برای نمونه، کاهش حجم آمیگدالا و کورتکس پیشپیشانی در بیماران افسرده مشاهده شده که با افزایش اضطراب و کاهش انگیزه همراه است (Drevets et al., 2008).
این یافتهها نشان میدهد که سلامت مغز و عملکرد نورونی نقشی حیاتی در حفظ ثبات و سلامت شخصیت دارد.
مثال تاریخی: تأثیر آسیب مغزی بر شخصیت
یکی از مشهورترین مثالها، مورد فردی به نام «فنی گِیج» است که در قرن ۱۹ به دلیل آسیب شدید به کورتکس پیشپیشانی، تغییرات قابل توجهی در شخصیتش رخ داد. او که پیش از حادثه فردی مسئولیتپذیر و مودب بود، پس از آسیب دچار بیثباتی هیجانی و رفتارهای نامناسب شد (Damasio, 1994). این نمونه نشان میدهد چقدر مغز در شکل دادن شخصیت مهم است.
شخصیت ما حاصل ترکیبی پیچیده از ساختارها و عملکردهای مغزی، ارتباطات عصبی، ژنتیک و تأثیرات محیطی است. با پیشرفت علوم اعصاب، روز به روز به درک عمیقتری از رازهای نورونی پشت رفتارهای انسانی نزدیکتر میشویم. این دانش میتواند در روانشناسی، پزشکی و حتی توسعه فردی به کار گرفته شود تا به شناخت بهتر خود و دیگران کمک کند.
دکتر زهره دهقان چناری
روانشناس و استاد دانشگاه
دارای پروانه و عضو انجمن روانشناسان آمریکا

دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.