آخرین تحقیقات و پیشرفتها در حوزه TDCS
علم نوروتراپی یک حوزه پویا و در حال رشد است و تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (TDCS) نیز از این قاعده مستثنی نیست. هر روز، پژوهشگران در سراسر جهان در حال کشف کاربردهای جدید، بهینهسازی پروتکلهای موجود و درک عمیقتر از مکانیسمهای عملکردی این تکنولوژی هستند. در مرکز ققنوس، ما به دنبال بهروزترین دانش هستیم تا همواره مؤثرترین و ایمنترین درمانها را به مراجعین خود ارائه دهیم. در این مقاله، نگاهی به برخی از آخرین و هیجانانگیزترین پیشرفتها در زمینه TDCS خواهیم داشت.
پروتکلهای درمانی شخصیسازیشده: از “یک اندازه برای همه” تا “شخصیسازی دقیق“
در گذشته، پروتکلهای TDCS عمدتاً بر اساس نقاط از پیش تعیینشدهای روی پوست سر قرار میگرفتند. اما امروزه، با پیشرفت در تصویربرداری مغزی مانند fMRI (تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی) و EEG (الکتروانسفالوگرافی)، پژوهشگران قادر به شناسایی دقیق نواحی عملکردی در مغز هر فرد هستند.
تصویربرداری برای دقت بیشتر: آخرین تحقیقات نشان میدهند که با استفاده از دادههای تصویربرداری، میتوانیم محل قرارگیری الکترودها را به صورت کاملاً شخصیسازیشده تعیین کنیم. این رویکرد، اثربخشی درمان را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد، زیرا تحریک دقیقاً به ناحیهای که بیشترین نیاز به تعدیل را دارد، اعمال میشود.
پروتکلهای دینامیک: برخی مطالعات در حال بررسی پروتکلهای دینامیک هستند که در آنها شدت و جهت جریان در طول جلسه درمانی تغییر میکند. این رویکرد میتواند به مغز اجازه دهد تا به صورت انعطافپذیرتری به تحریک پاسخ دهد.
TDCS و بیماریهای عصبی-تخریبکننده: امید جدید برای آلزایمر و زوال عقل
تاکنون، تمرکز اصلی پژوهشها روی اختلالات روانی بوده است. اما جدیدترین تحقیقات، پتانسیل TDCS را در کند کردن روند بیماریهای عصبی-تخریبکننده مانند بیماری آلزایمر و زوال عقل نشان میدهند.
تقویت حافظه اپیزودیک: مطالعات اولیه نشان دادهاند که TDCS میتواند حافظه اپیزودیک (حافظه مربوط به رویدادهای خاص) را در بیماران مبتلا به آلزایمر خفیف تا متوسط بهبود بخشد. این روش با تقویت فعالیت در نواحی مرتبط با حافظه، به مغز کمک میکند تا بهتر اطلاعات را کدگذاری و بازیابی کند.
کاهش علائم رفتاری: علاوه بر بهبود شناختی، برخی تحقیقات در حال بررسی نقش TDCS در کاهش علائم رفتاری مانند تحریکپذیری و پرخاشگری در بیماران مبتلا به زوال عقل هستند.
تکرار و زمانبندی: بهینهسازی دورههای درمانی
یکی از سؤالات کلیدی در مورد TDCS، تعداد جلسات لازم و فاصله زمانی بین آنها برای دستیابی به بهترین نتیجه است. تحقیقات اخیر در حال بررسی این موضوع هستند تا پروتکلهای درمانی را کارآمدتر کنند.
دوزینگ بهینه: پژوهشگران در حال تلاش برای یافتن “دوز” بهینه TDCS برای هر بیماری هستند. این امر شامل تعیین تعداد جلسات در هفته، مدت زمان هر جلسه و تعداد کل جلسات در یک دوره درمانی است.
جلسات تقویتی: مطالعات نشان میدهند که پس از یک دوره اولیه، میتوانند به حفظ نتایج درمانی کمک کنند. این جلسات تقویتی میتوانند به صورت هفتگی یا ماهیانه انجام شوند تا تغییرات ایجاد شده در مغز پایدار بمانند.
ترکیبات جدید: TDCS در کنار واقعیت مجازی و داروهای هوشمند
علم نوروتراپی به سمت ترکیب تکنولوژیهای مختلف برای ایجاد یک رویکرد درمانی جامع حرکت میکند.
TDCS و واقعیت مجازی: (VR) ترکیب TDCS با واقعیت مجازی، یک حوزه تحقیقاتی جدید و هیجانانگیز است. برای مثال، یک بیمار مبتلا به فوبیای ارتفاع میتواند در حین تجربه یک محیط مجازی، با استفاده از TDCS، به طور همزمان ترس خود را کاهش دهد. این ترکیب میتواند یادگیری رفتارهای سالم را در مغز تقویت کند.
TDCS و داروهای هوشمند: برخی پژوهشگران در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه TDCS میتواند اثربخشی داروهایی را که بر عملکرد شناختی تأثیر میگذارند، افزایش دهد.
نتیجهگیری:
حوزه TDCS در حال حاضر در یک نقطه عطف قرار دارد. با ظهور تحقیقات جدید، ما در حال درک عمیقتری از پتانسیل این تکنولوژی برای درمان طیف گستردهای از اختلالات هستیم. در مرکز ققنوس، ما متعهد به یادگیری و بهروزرسانی دانش خود هستیم تا همواره در خط مقدم علم نوروتراپی قرار گیریم. این پیشرفتها به ما این امکان را میدهند که نه تنها بیماریها را درمان کنیم، بلکه به بیماران کمک کنیم تا به بالاترین سطح عملکرد شناختی و روانی خود دست یابند. آینده نوروتراپی روشن است و TDCS بدون شک نقشی کلیدی در آن ایفا خواهد کرد.
به قلم: دکتر الهام اسمعیلنژاد، نوروتراپیست و روانشناس

دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.